خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تختخواب را مرتب کردن
[عبارت]
make the bed
/meɪk ðə bɛd/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تختخواب را مرتب کردن
1.He forgot to make his bed.
1. او فراموش کرد که تختخوابش را مرتب کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
make that
make tempers boil
make tea
make sure
make something into something
make the most of
make things difficult
make time
make up
make up for lost time
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان