Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . تظاهر
2 . بالماسکه
[اسم]
masquerade
/ˌmæskəˈreɪd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تظاهر
ریا، فریبکاری
مترادف و متضاد
pretense
1.She didn’t really love him, but she kept up the masquerade for the children’s sake.
1. او واقعا عاشقش نبود، اما به خاطر بچهها به تظاهر ادامه داد.
2
بالماسکه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بالماسکه
مترادف و متضاد
masked ball
توضیح درباره masquerade
نوعی مهمانی یا مراسم رقص که شرکتکنندگان آن ماسک بر صورت میزنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
masquer
masque
masorite
masoretic
masorete
masquerade ball
masquerade costume
masquerade party
masquerader
mass
کلمات نزدیک
masque
masonry
mason
masochistic
masochist
mass
mass construction
mass grave
mass media
mass murder
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان