خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بطور مکانیکی
[قید]
mechanically
/məˈkænɪkli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بطور مکانیکی
1.The pump is operated mechanically.
1. این پمپ، بطور مکانیکی کار میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
mechanical pencil
mechanical engineer
mechanical
mechanic
mecca
mechanics
mechanism
mechanization
mechanize
mechanized
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان