خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یادبود
[اسم]
memorial
/məˈmɔriəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
یادبود
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یادواره
یادمان
یادبود
1.The statue is a memorial to all the soldiers who died in the war.
1. این مجسمه، یادبودی برای همهی سربازانی است که در آن جنگ کشته شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
memorandum
memorable
memorabilia
memoirs
memoir
memorial ceremony
memorial service
memorialize
memories come flooding back
memorise
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان