1 . حفظ کردن
[فعل]

to memorize

/ˈmeməraɪz/
فعل گذرا
[گذشته: memorized] [گذشته: memorized] [گذشته کامل: memorized]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حفظ کردن به خاطر سپردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: از بر کردن به حافظه سپردن حفظ کردن
  • 1.to memorize a poem
    1. شعر حفظ کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان