Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . کمی
2 . با ملایمت
[قید]
mildly
/ˈmaɪldli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کمی
اندکی
مترادف و متضاد
slightly
1.Those figures are mildly encouraging, but we need faster progress.
1. این آمار کمی امیدوارکننده هستند، اما ما به پیشرفت سریعتری نیاز داریم.
mildly surprised/irritated/interested
کمی شگفتزده/آزردهخاطر/علاقهمند
2
با ملایمت
با مهربانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باملایمت
1.‘I didn't mean to upset you,’ he said mildly.
1. او با ملایمت گفت: «من نمیخواستم ناراحتت کنم.»
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
mildliner
mildew
mild-tasting
mild-mannered
mild steel
mildness
mildred ella didrikson
mildred ella didrikson zaharias
mile
mileage
کلمات نزدیک
mildew
mild weather
mild flavor
mild
milan
mildness
mildred
mile
mileage
milepost
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان