خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارخانه
2 . آسیاب
3 . آسیاب کردن
[اسم]
mill
/mɪl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کارخانه
تولیدی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کارخانه
مترادف و متضاد
factory
plant
a cloth mill
کارخانه نساجی
mill workers
کارگران کارخانه
2
آسیاب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آسیا
آسیاب
[فعل]
to mill
/mɪl/
فعل گذرا
[گذشته: milled]
[گذشته: milled]
[گذشته کامل: milled]
صرف فعل
3
آسیاب کردن
آرد کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آرد کردن
آسیاب کردن
آسیا کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
milky
milkweed butterfly
milkshake
milker
milk whey
mill around
millepede
millet
milliner
million
کلمات نزدیک
milky way
milky
milksop
milkshake
milkman
mill about
millenarian
millenarianism
millennial
millennium
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان