خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بزرگراه
[اسم]
motorway
/ˈmoʊtərweɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بزرگراه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آزادراه
اتوبان
بزرگراه
1.All the major motorways are jammed today.
1. تمامی بزرگراههای اصلی امروز ترافیک هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
motorized
motorist
motoring
motorhome
motorcyclist
motte-and-bailey castle
mottled
motto
mound
mount
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان