خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دهانی
2 . سخنگو
3 . دهانی گوشی تلفن
4 . وکیل
[اسم]
mouthpiece
/ˈmaʊθpiːs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دهانی
قسمت دهانی ساز موسیقی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دهنی
2
سخنگو
disapproving
مترادف و متضاد
pokesperson
3
دهانی گوشی تلفن
4
وکیل
مترادف و متضاد
lawyer
تصاویر
کلمات نزدیک
mouthful
mouth-watering scent
mouth-watering
mouth-organ
mouth to feed
mouthwash
mouthy
movable
move
move a muscle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان