[اسم]

mouthful

/ˈmaʊθˌfʊl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 یک قلپ یک جرعه، یک لقمه

معادل ها در دیکشنری فارسی: جرعه لقمه
  • 1.She only had a mouthful of cake.
    1. او فقط یک قلپ نوشابه خورد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان