خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کوتاه کردن (علف)
[فعل]
to mow
/moʊ/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: mowed]
[گذشته: mowed]
[گذشته کامل: mown]
صرف فعل
1
کوتاه کردن (علف)
چیدن، هرس کردن
1.I mow the lawn every week in summer.
1. من در تابستان هر هفته علفها را کوتاه میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
moving van
moving
movies
movie trailer
movie theater
mow down
mower
mozart
mozzarella
mp
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان