خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خاکپوش
2 . خاکپوش کردن
[اسم]
mulch
/mʌltʃ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خاکپوش
مالچ
1.Shredded leaves, conifer boughs, or straw all work as winter mulch
1. برگریز، برگ های مخروطی یا کاه همگی به عنوان خاکپوش زمستانی به کار می روند.
[فعل]
to mulch
/mʌltʃ/
فعل گذرا
[گذشته: mulched]
[گذشته: mulched]
[گذشته کامل: mulched]
صرف فعل
2
خاکپوش کردن
1.Mulch annually around the plants to retain the moisture.
1. سالانه اطراف گیاهان را خاکپوش کنید تا رطوبت خاک حفظ شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
mulberry
muhammad
mugshot
muggy weather
muggy
mulct
mule
mule driver
mull over
mullah
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان