1 . معمولی
[صفت]

mundane

/mʌnˈdeɪn/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: mundaner] [حالت عالی: mundanest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 معمولی دنیوی، پیش پا افتاده

معادل ها در دیکشنری فارسی: ناسوتی
مترادف و متضاد dull ordinary worldly
  • 1.a mundane job
    1. شغل معمولی
  • 2.The philosopher dealt with spiritual things, ignoring the mundane ones.
    2. فیلسوف به مسائل معنوی می اندیشد و مسائل دنیوی را نادیده می گیرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان