خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بوی ناگرفته
[صفت]
musty
/ˈmʌsti/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: mustier]
[حالت عالی: mustiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بوی ناگرفته
کهنه، نمناک
مترادف و متضاد
dank
1.I love the musty smell of old books.
1. من عاشق بوی نمناک کتابهای قدیمی هستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
muster station
muster
mustard gas
mustard
mustang
mutability
mutable
mutant
mutate
mutation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان