1 . متقابل
[صفت]

mutual

/ˈmjuʧuəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more mutual] [حالت عالی: most mutual]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 متقابل دو جانبه، مشترک

معادل ها در دیکشنری فارسی: دوجانبه دوطرفه متقابل
  • 1.We have a mutual agreement to help each other when necessary.
    1. ما قراردادی دو جانبه داریم که در صورت نیاز به یکدیگر کمک کنیم.
  • 2.We were introduced by a mutual friend.
    2. ما توسط یک دوست مشترک با هم آشنا شدیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان