Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . پوزه
2 . پوزهبند
[اسم]
muzzle
/ˈmʌzl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پوزه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پوزه
مترادف و متضاد
snout
1.She stood by the pony, stroking its muzzle.
1. او کنار اسبچه ایستاد و پوزهاش را نوازش کرد.
2
پوزهبند
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پوزهبند
تصاویر
کلمات نزدیک
mutually
mutual separation
mutual fund
mutual friend
mutual divorce
my
my ... hurts.
my american friend lives in a ranch house.
my arm is in a plaster cast.
my birthday is in …
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان