خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طبیعتاً
2 . طبیعی
[قید]
naturally
/ˈnætʃ.ə.rə.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
طبیعتاً
البته، مسلماً، ذاتاً
معادل ها در دیکشنری فارسی:
البته
طبعا
طبیعتا
مترادف و متضاد
of course
1.Naturally, he was very disappointed.
1. طبیعتاً، او بسیار مأیوس شده بود.
2
طبیعی
عادی
مترادف و متضاد
normally
1.Relax and try to behave naturally.
1. آرام باش و سعی کن طبیعی رفتار کنی.
تصاویر
کلمات نزدیک
naturalize
naturalization
naturalistic
naturalist
naturalism
nature
nature day
nature reserve
nature trail
naturism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان