[اسم]

nature

/ˈneɪ.tʃər/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 طبیعت

معادل ها در دیکشنری فارسی: خصلت خمیره طبیعت
مترادف و متضاد the natural world
the forces/laws of nature
نیروها/قوانین طبیعت
a nature article
کتابی راجع به طبیعت
her love of nature
عشق او به طبیعت

2 سیرت سرشت، ذات، شخصیت

معادل ها در دیکشنری فارسی: سرشت نهاد سیرت طبع طینت
in somebody's nature
در سیرت کسی [در ذات کسی]
  • It's not really in her nature to be aggressive.
    واقعا در سیرت او پرخاشگری نیست.
by nature
ذاتا
  • She is very sensitive by nature.
    او ذاتا خیلی حساس است.

3 ماهیت ذات

معادل ها در دیکشنری فارسی: ذات ماهیت کنه
the nature of something
ماهیت چیزی
  • What exactly is the nature of your business?
    ماهیت دقیق کار شما چیست؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان