خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شلیل
[اسم]
nectarine
/ˈnektəriːn/
قابل شمارش
1
شلیل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شلیل
1.You don't know how much I love nectarines.
1. نمیدانی که من چقدر شلیل دوست دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
nectar
necrosis
necromancy
necrology
necrolatry
ned
need
need something like a hole in the head
need to do
needle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان