خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قابلمذاکره
2 . انتقالپذیر
3 . قابلعبور
[صفت]
negotiable
/nɪˈɡoʊʃiəbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more negotiable]
[حالت عالی: most negotiable]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قابلمذاکره
اصلاحپذیر، انعطافپذیر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قابل بحث
قابل مذاکره
مترادف و متضاد
non-negotiable
1.The price was not negotiable.
1. قیمت قابلمذاکره [قابلتغییر] نبود.
2.The terms of employment are negotiable.
2. شرایط استخدام قابلمذاکره است.
2
انتقالپذیر
قابلانتقال، قابل دادوستد
3
قابلعبور
قابلاستفاده
1.The road is only negotiable in the dry season.
1. این جاده تنها در فصل بیباران قابلاستفاده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
negligée
negligible effect
negligible
negligent
negligence
negotiate
negotiate a truce
negotiating table
negotiation
negotiations
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان