خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نصب کننده شبکه (کامپیوتر)
[اسم]
network installer
/ˈnɛˌtwɜrk ɪnˈstɔlər/
قابل شمارش
1
نصب کننده شبکه (کامپیوتر)
1.My brother is a network installer.
1. برادرم یک نصب کننده شبکه است.
تصاویر
کلمات نزدیک
network
nettlerash
nettle
netting
netizen
networking
neural
neurolinguistic programming
neurologist
neurology
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان