خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متخصص مغز و اعصاب
[اسم]
neurologist
/nʊˈrɑːlədʒɪst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
متخصص مغز و اعصاب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
متخصص مغز و اعصاب
1.My doctor is referring me to a neurologist.
1. دکترم من را به متخصص مغز و اعصاب ارجاع داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
neurolinguistic programming
neural
networking
network installer
network
neurology
neuron
neuroscience
neuroscientist
neurosis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان