خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برف تازه (باریده شده)
[اسم]
newly-fallen snow
/ˈnuli-ˈfɑlən snoʊ/
غیرقابل شمارش
1
برف تازه (باریده شده)
مترادف و متضاد
fresh snow
تصاویر
کلمات نزدیک
newly rich
newly built
newly
newfangled
newel post
newly-invented
newly-wed
newly-weds
newlywed
newness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان