خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زوج تازه ازدواجکرده
[اسم]
newly-weds
/ˈnuːli wedz/
قابل شمارش
1
زوج تازه ازدواجکرده
1.The newly-weds spent their honeymoon in Venice.
1. زوج تازه ازدواجکرده ماه عسلشان را در ونیز گذراندند.
تصاویر
کلمات نزدیک
newly-wed
newly-invented
newly-fallen snow
newly rich
newly built
newlywed
newness
news
news agency
news anchor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان