خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شمال غرب
2 . شمال غربی
[اسم]
northwest
/nɔːrθˈwest/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شمال غرب
1.The wind is coming from the northwest.
1. باد از شمال غرب می آید.
[صفت]
northwest
/nɔːrθˈwest/
غیرقابل مقایسه
2
شمال غربی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شمال غربی
1.The northwest of Iran is mountainous.
1. شمال غربی ایران کوهستانی است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
northward
northern pike
northern lights
northern ireland
northern
northwestern
northwestward
northwestwardly
norway
norway rat
کلمات نزدیک
northwards
northward
northernmost
northerner
northern lights
northwestern
norway
norwegian
nose
nose around
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان