خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نروژی
2 . فرد نروژی
3 . زبان نروژی
[صفت]
norwegian
/noːɹwˈiːdʒən/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نروژی
اهل نروژ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نروژی
[اسم]
Norwegian
/noːɹwˈiːdʒən/
قابل شمارش
2
فرد نروژی
اهل نروژ
3
زبان نروژی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
norway rat
norway
northwestwardly
northwestward
northwestern
nose
nose job
nose ring
nosebleed
nosegay
کلمات نزدیک
norway
northwestern
northwest
northwards
northward
nose
nose around
nose cone
nose job
nose out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان