خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ضایعات هستهای
[اسم]
nuclear waste
/nˈuːklɪɹ wˈeɪst/
قابل شمارش
1
ضایعات هستهای
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ضایعات هستهای
مترادف و متضاد
radioactive waste
تصاویر
کلمات نزدیک
nuclear warhead
nuclear warfare
nuclear submarine
nuclear reactor
nuclear power plant
nuclear weapon
nucleus
nude
nudge
nudism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان