Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مرکز
2 . هسته (فیزیک و زیستشناسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
nucleus
/ˈnukliəs/
قابل شمارش
[جمع: nuclei]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مرکز
کانون
مترادف و متضاد
center
core
the nucleus of the international banking world
مرکز دنیای بانکی بینالملل
2
هسته (فیزیک و زیستشناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هسته
specialized
تصاویر
کلمات نزدیک
nuclear weapon
nuclear waste
nuclear warhead
nuclear warfare
nuclear submarine
nude
nudge
nudism
nudist
nudity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان