خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در دسترس
[عبارت]
on hand
/ɑn hænd/
1
در دسترس
در موجودی (انبار)، دم دست
informal
مترادف و متضاد
available
in one's possession
ready
1.We didn't have any supplies on hand and were unable to finish the job.
1. ما منابع در دسترس نداشتیم و نتوانستیم کار را تمام کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
on good terms
on foot
on fitr eid, muslims don’t fast.
on fire
on end
on hold
on holiday
on loan
on merit
on no account
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان