خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در راه بودن
[عبارت]
on one's way
/ɑn wʌnz weɪ/
1
در راه بودن
در حال رفتن
مترادف و متضاد
on the way
to be on one's way (to someplace)
در راه رفتن (به جایی) بودن
1. Don't worry! I'm on my way.
1. نگران نباش! در راه هستم.
2. I'm on my way to the store.
2. در حال رفتن به مغازه هستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
on one's uppers
on one's toes
on one's shoulders
on one's own
on one's last legs
on parole
on patrol
on principle
on purpose
on record
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان