خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بر خلاف (آنچه که گفته شده)
[حرف اضافه]
on the contrary
/ɑn ðə ˈkɑntrɛri/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بر خلاف (آنچه که گفته شده)
برعکس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بالعکس
بلکه
1.on the contrary, he is a good man.
1. برعکس، او مرد خوبی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
on the cards
on the brink of war
on the block
on the blink
on the basis of
on the corner of
on the cusp of
on the dot
on the edge of one's seat
on the floor there's a beautiful persian carpet.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان