[عبارت]

on the edge of one's seat

/ɑn ði ɛʤ ʌv wʌnz sit/

1 بسیار هیجان‌زده بودن در جای خود میخکوب شدن، منتظر چیزی بودن

  • 1.The game had the crowd on the edge of their seats.
    1. بازی جمعیت را به شدت هیجان‌زده کرده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان