خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گرانمایه
[صفت]
opulent
/ˈɑpjələnt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more opulent]
[حالت عالی: most opulent]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گرانمایه
مجلل، وافر، ثروتنمد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
محتشم
مترادف و متضاد
abundant
copious
deluxe
luxurious
wealthy
1.an opulent family
1. یک خانواده ثروتمند
2.his parents' opulent home in Beverly Hills
2. خانه مجلل والدینش در بورلی هیلز
3.the opulent comfort of a limousine
3. راحتی گرانمایه یک (خودروی) لیموزین
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
optometrist
option
optimum
optimize
optimistically
opulently
oral cavity
oral fissure
orange
orange juice
کلمات نزدیک
opulence
optometry
optometrist
optional extra
optional
opus
or
or else
or other
or so
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان