1 . وسیله جمع کردن
[فعل]

to pack up

/pæk ʌp/
فعل گذرا
[گذشته: packed up] [گذشته: packed up] [گذشته کامل: packed up]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 وسیله جمع کردن

to pack something up
چیزی را جمع کردن
  • 1. I just need a few minutes to pack up my equipment and then we can leave.
    1. من فقط چند دقیقه وقت می‌خواهم تا وسایلم را جمع کنم و بعدش می‌توانیم برویم.
  • 2. I'm about to pack my things up and go home.
    2. من دارم وسایلم را جمع می‌کنم تا به خانه بروم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان