1 . فوت کردن
[فعل]

to pass away

/pæs əˈweɪ/
فعل ناگذر
[گذشته: passed away] [گذشته: passed away] [گذشته کامل: passed away]
مشاهده در دیکشنری تصویری
  • 1.His mother passed away last year.
    1. مادر او سال گذشته از دنیا رفت.
  • 2.She's terribly upset because her father passed away last week
    2. او به‌شدت ناراحت است، چون پدرش هفته گذشته فوت کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان