Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . پیاده (شطرنج)
2 . آلت دست
3 . گرو
4 . گرو گذاشتن
[اسم]
pawn
/pɔn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیاده (شطرنج)
سرباز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیاده
2
آلت دست
بازیچه (دیگران)
مترادف و متضاد
puppet
3
گرو
وثیقه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گرو
[فعل]
to pawn
/pɔn/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
4
گرو گذاشتن
وثیقه گذاشتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گرو گذاشتن
تصاویر
کلمات نزدیک
pawl
paw
pavlova
paving stone
paving
pawnbroker
pawnbroker’s
pawnshop
pawpaw
pay
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان