1 . پرداخت
[اسم]

payment

/ˈpeɪ.mənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پرداخت قسط

معادل ها در دیکشنری فارسی: ادا پرداخت تادیه کارسازی
  • 1.They will accept payment by credit card.
    1. آنها پرداخت با کارت اعتباری را نیز قبول خواهند کرد.
  • 2.When is the first payment due?
    2. موعد پرداخت اول چه زمانی است؟
monthly payments
اقساط ماهانه
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان