خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دودمان
2 . برگه تضمین اصالت (سگ و ...)
[اسم]
pedigree
/ˈpedɪɡriː/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دودمان
تبار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تبار
نسب
شجره
مترادف و متضاد
ancestry
descent
1.She was proud of her long pedigree.
1. او به تبار طولانی خود افتخار میکرد.
2
برگه تضمین اصالت (سگ و ...)
مدرک اصالت
تصاویر
کلمات نزدیک
pedicure
pediatrics
pediatrician
pedestrianize
pedestrian zone
pediment
pedlar
pedlary
pedology
pedometer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان