خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هوشمندانه
2 . نافذ
3 . رسا (صدا)
4 . تند (بو)
[صفت]
penetrating
/ˈpenətreɪtɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more penetrating]
[حالت عالی: most penetrating]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هوشمندانه
زیرکانه
a penetrating comment/criticism/question
نظر/انتقاد/پرسش هوشمندانه
2
نافذ
گیرا
penetrating blue eyes
چشمان آبی نافذ
a penetrating gaze/look/stare
نگاه نافذ
3
رسا (صدا)
بلند
مترادف و متضاد
piercing
1.Her voice was shrill and penetrating.
1. صدای او گوشخراش و بلند بود.
4
تند (بو)
a penetrating smell
یک بوی تند [زننده]
تصاویر
کلمات نزدیک
penetrate
penetrable
pendulum
pending
pendent
penetration
penfriend
penguin
penicillin
peninsula
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان