Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . سازهای کوبهای
2 . دق (پزشکی)
[اسم]
percussion
/pərˈkʌʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سازهای کوبهای
پرکاشن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ساز کوبهای
the percussion section of an orchestra
بخش سازهای کوبهای یک ارکستر
2
دق (پزشکی)
ضرب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دق
تصاویر
کلمات نزدیک
percolator
percolate
perch
perceptive
perception
percussionist
percussive
percy
perdition
peregrination
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان