خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زنده نگه داشتن
[فعل]
to perpetuate
/pərˈpetʃueɪt/
فعل گذرا
[گذشته: perpetuated]
[گذشته: perpetuated]
[گذشته کامل: perpetuated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
زنده نگه داشتن
تداوم بخشیدن، در خاطر ثبت کردن
مترادف و متضاد
cause to continue
1.Comics tend to perpetuate the myth that ‘boys don't cry’.
1. کتابهای مصور سعی دارند این عقیده که "پسرها گریه نمیکنند" را در خاطرات ثبت کند.
2.This system perpetuated itself for several centuries.
2. این نظام توانسته خود را تا چندین قرن زنده نگه دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
perpetually
perpetual
perpetrator
perpetrate
perpendicular
perplex
perplexed
perplexing
perplexity
perrier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان