خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آفت
2 . آتشپاره
[اسم]
pest
/pest/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آفت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آفت
حشره موذی
pest control
مهار آفت
2
آتشپاره
شیطون بلا
1.My little sister is a real pest!
1. خواهر کوچک من واقعا آتشپاره است!
تصاویر
کلمات نزدیک
pessimistic
pessimist
pessimism
pessary
pesky
pester
pesticide
pestilence
pestilential
pestle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان