خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ظریف
[صفت]
petite
/pəˈtiːt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more petite]
[حالت عالی: most petite]
1
ظریف
باریکاندام
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ریزنقش
approving
1.a petite blonde
1. یک موطلایی باریکاندام
2.With her slim, petite figure, she could have been any age from 13 to 30.
2. با هیکل لاغر و ظریفش می توانست هر سنی از 13 تا 30 سال داشته باشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
petit four
petit bourgeois
petiole
peterson
peters
petition
petitioner
petrel
petri dish
petrifaction
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان