Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . (موی) یک گیسه
[اسم]
pigtail
/ˈpɪɡteɪl/
قابل شمارش
1
(موی) یک گیسه
(موی) دو گیسه، گیسو
مترادف و متضاد
braid
1.She wore her hair in pigtails.
1. او موهایش را دو گیسه می بندد.
2.The long golden pigtails hung down her back.
2. گیسو های بلند طلایی او تا کمرش بلند بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
pigsty
pigmentation
pigment
piglet
pigheaded
pike
pilaf
pilates
pilchard
pile
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان