خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زائر
[اسم]
pilgrim
/ˈpɪlɡrɪm/
قابل شمارش
1
زائر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زایر
1.Muslim pilgrims on their way to Mecca
1. زائرین مسلمان در مسیرشان به طرف مکه
تصاویر
کلمات نزدیک
pilfering
pilfer
piles
pile-up
pile up
pilgrimage
pill
pillage
pillaging
pillar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان