خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پونز تهگرد
2 . سنجاق سینه
3 . میله بولینگ
4 . آچمز (شطرنج)
5 . وصل کردن با پونز تهگرد
6 . محکم نگه داشتن (در جای خود)
7 . رمز پین
[اسم]
pin
/pɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پونز تهگرد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خار
سنجاق تهگرد
سوزن
سوزن تهگرد
مترادف و متضاد
tack
1.We need to buy some pins.
1. باید تعدادی پونز تهگرد بخریم.
2
سنجاق سینه
سنجاق تزئینی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سنجاق سینه
مترادف و متضاد
badge
brooch
1.She wore a beautiful gold pin on her jacket.
1. او یک سنجاق سینه طلای زیبا به کتش وصل کرده بود.
3
میله بولینگ
مترادف و متضاد
Bowling pin
4
آچمز (شطرنج)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آچمز
[فعل]
to pin
/pɪn/
فعل گذرا
[گذشته: pinned]
[گذشته: pinned]
[گذشته کامل: pinned]
صرف فعل
5
وصل کردن با پونز تهگرد
مترادف و متضاد
attach
fasten
fix
stick
1.You can pin the notice to the bulletin board.
1. میتوانی اعلامیه را با پونز تهگرد به تابلو اعلانات وصل کنی.
6
محکم نگه داشتن (در جای خود)
مترادف و متضاد
hold
press
restrain
[اسم]
PIN
(personal identification number)
/pɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رمز پین
کد پین (PIN)
مترادف و متضاد
pin number
1.Have you forgotten your PIN number ?
1. رمز پین خود را فراموش کردهاید؟
تصاویر
کلمات نزدیک
pimply
pimple
pimp
pimento
pilot whale
pin down
pin money
pin number
pin-up
pina colada
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان