خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به جای بازیکنی دیگر ضربه زدن (بیسبال)
[فعل]
to pinch-hit
/pɪnʧ-hɪt/
فعل ناگذر
[گذشته: pinch-hit]
[گذشته: pinch-hit]
[گذشته کامل: pinch-hit]
صرف فعل
1
به جای بازیکنی دیگر ضربه زدن (بیسبال)
تصاویر
کلمات نزدیک
pinch pennies
pinch
pincers
pincer movement
pincer
pincushion
pine
pine away
pine cone
pine for
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان