خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تپانچه
[اسم]
pistol
/ˈpɪstl/
قابل شمارش
1
تپانچه
سلاح
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تپانچه
هفتتیر
تپانچه
1.an automatic pistol
1. یک تپانچه اتوماتیک
تصاویر
کلمات نزدیک
pistil
piste
pistachio green
pistachio
pissed off
piston
pit
pit viper
pita
pitch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان