1 . دارونما
[اسم]

placebo

/pləˈsiːboʊ/
قابل شمارش
[جمع: placebos]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دارونما پلاسیبو

معادل ها در دیکشنری فارسی: دارونما
  • 1.Half of the people taking part in the experiment were given a placebo.
    1. به نیمی از افرادی که آزمایش را انجام دادند دارونما داده شد.
  • 2.the placebo effect
    2. تاثیر مصرف دارونما
توضیح درباره واژه placebo
واژه placebo که به لاتین به معنای "من خوب خواهم شد" است به چیزی ظاهراً شبیه به دارو بدون هیچ اثر واقعی گفته می شود که معمولا به افراد داده می شود تا به آنها تلقین شود دارند دارو مصرف می کنند تا بهبود بیابند، یعنی با فریب دادن بیمار اثر مثبتی در بهبودی او ایجاد می کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان