1 . بمب گذاشتن
[عبارت]

plant a bomb

/plænt ə bɑm/

1 بمب گذاشتن

  • 1.Did she plant the bomb?
    1. آیا او آن بمب را گذاشت؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان